شاعرانه

آخرین مطالب
  • ۹۳/۱۲/۱۳
    -
  • ۹۳/۱۲/۱۰
    -
  • ۹۳/۱۱/۲۳
    -
  • ۹۳/۱۱/۲۱
    -
  • ۹۳/۱۱/۱۸
    -
  • ۹۳/۱۱/۱۸
    -
  • ۹۳/۱۱/۱۸
    -
  • ۹۳/۱۱/۱۳
    -
  • ۹۳/۱۱/۱۲
    -

غزل

سه شنبه, ۲۷ آبان ۱۳۹۳، ۰۸:۲۳ ق.ظ

جهان خالی تر  از ادراک حتی یک  توهم بود

و حوا همچنان در بهت  آن یک دانه گندم بود

سکوتی در نگاه مات دنیا دانه می پاشید

سکوتی....گفتن افسوس را عین تکلم بود

عطش از سیب می افتاد بر دامان سرخ ما

هراسی مشترک....این ابتدای یک تفاهم بود

خدا از  دور بر بی تابی ما بی قراری  کرد

خدا از دور  بر  گستاخی ما در تبسم  بود

به قربانگاه عصیان برد  آن دشنه تن ما را

نگاهی پشت پرچین شباهت های مردم  بود

زمین پر بود از آن سیب های سرخ و گندم .. آه

بیا تا بشمریم این بار. هبوط بار  چندم بود

۹۳/۰۸/۲۷ موافقین ۱ مخالفین ۰
Fahim

نظرات  (۱)

بیا تا بشمریم این بار،  هبوط بار چندم بود
زیبا و ظریف است، متشکرم
پاسخ:
سلام
ممنون

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی